مفاهیم اساسی در حسابداری
در تجارت مدیر معیارهای زیادی را برای کسب موفقیت لازم دار د . هزینه یابی برمبنای فعالیت وارزیابی متوازن معیارهایی هستند که مدیر را در تصمیم گیری و دستیابی به موفقیت یاری می رسانند.
هزینه یابی برمبنای فعالیت و ارزیابی متوازن اطلاعاتی را فراهم می آورند که مدیران جهت تصمیم گیریهایی که منجر به خلق ارزش می شود به آن نیازمندند . ارزش افزوده اقتصادی فراهم آورنده چارچوب تصمیم، معیارهای عملکرد و محرکهایی ا ست که مدیریت رابرای خلق ارزش بر می انگیزد . برای درک بیشترِ مفاهیم هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی می توان تجارت را به فوتبال تشبیه کر د . مربی یک تیم فوتبال به عوامل متعددی جهت موفقیت نیاز دار د . برای مثال به دست آوردن ضربه های ایستگاهی، به دست آوردن کرنر، فراهم سازی یک دفاع محکم و داشتن یک درواز ه بان مناسب. اما در پایان مسابقه تنهاچیزی که اهمیت دارد این است که مسابقه را برد ه ایم یا باخته ایم نه اینکه در طول بازی چند کرنر یا چند ضربه ایستگاهی به دست آورد ه ایم در تجارت نیز مدیر معیارهای زیادی را برای کسب موفقیت لازم دار د . هزینه یابی برمبنای فعالیت وارزیابی متوازن معیارهایی هستندکه مدیر را در تصمیم گیری و دستیابی به موفقیت یاری می رسانند، اما آیا صرفاً استفاده از این معیارها دلیل بر موفقیت است؟
این موضوع که مدیریت برای دستیابی به موفقیت به این معیارها نیاز دارد امری بدیهی است اما تعیین کننده بردیا باخت شرکت ارزش افزوده اقتصادی است؛ با به کارگیری ارزش افزوده اقتصادی مدیران در استفاده از اطلاعات به منظور خلق ارزش و خواسته مالکان برانگیخته می شوند. نیاز سازمانها به سازگاری با محیط تجاری پویا و پیچیده امروزی برای ادامه بقا که ناشی از توسعه بازارهای رقابتی است از یک سو و از سوی دیگر فشار مجامع سرمایه گذار به مدیران جهت تعیین ارزش و تبیین معیارهای اندازه گیری دقیق و شفاف، باعث شد سازمانها سیستمهای سنتی پاداش و انداز ه گیری عملکرد را که در دهه قبل به وجود آورده بودند مورد بازنگری قرار دهند و دوباره آنها را بیازمایند که آیا مبنای صحیح و قابل اتکایی برای تصمیم گیری بود ه اند یا خیر؟ در حال حاضر تکنیکهای انداز ه گیری بیشتر از اینکه بر چارچوبهای حسابداری استوار باشند براساس تئوریهای اقتصادی بنا شده اند.اما براستی شرکت باید از چه چارچوبی استفاده کند؟ و زمانی که چارچوب جدیدی در حال اجراست آیا این بدان معنی است که شرکت باید دیگر چارچوبها را نادیده بگیرد؟
این مقاله سه چارچوب هزینه یابی برمبنای فعالیت، ارزیابی متوازن و ارزش افزوده اقتصادی را که استفاده از آن ها در صنایع به طورگسترده در حال افزایش است مورد بحث قرار می دهد. اگر چه در این مقاله به طور خلاصه این سه چارچوب توصیف می شود امابیشتر با جواب این سئوال سروکار داریم که آیا میتوان این چارچوب ها را به طور همزمان به کاربرد یا آنها با هم ناسازگارند؟این مقاله بیان میکند که این چارچوبها در واقع مکمل همدیگرند و زمانیکه با هم به کاربرده شوند می توانند بسیار موثر باشند.
هزینه یابی برمبنای فعالیت ?
با متنوع شدن تولیدات و مشتریان یک سازمان، تخصیص هزینه های سربار نیز امری گمرا ه کننده وتحریف کننده بهای تما م شده تولیدات یا خدمات خاص می گردد. همان طور که می دانیم سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت و سیستم هزینه یابی سنتی ازلحاظ نحوه تخصیص هزینه های سربار با یکدیگر متفاوتند . بدین معنی که در سیستم هزینه یابی سنتی، هزینه های سربار تنهابراساس یک محرک هزینه که می تواند حجم تولید، ساعات کار مستقیم، ساعات کار ماشین یا میزان دستمزد مستقیم باشدتسهیم می گردد و این نمی تواند مبنای صحیحی برای تسهیم هزینه های سربار پدید آورد، زیرا برای مثال، محصولی که چرخه عملیات تولیدی آن کوتاه است ممکن است به میزان غیرمتناسبی از هزینه های انبار یا بارگیری بهره ببر د . لذا حسابداری صنعتی به شکل سنتی پیام نادرست به مدیران می دهد. اما در سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت، تسهیم هزینه های سربار شامل دومرحله است که در مرحله اول فعالیتهای عمده شناسایی م ی شوند و هزینه سربار به تناسب منابعی که در هر فعالیت مصرف می شود به آن فعالیتها تخصیص می یابد. سربار تخصیص یافته به هر فعالیت هزینه انباشته فعالیت ? نامیده می شود.
پس از تخصیص سربار ساخت به فعالیتها در مرحله اول، محرکهای هزینه ? مناسب و مربوط به هر یک از فعالیتها شناسایی می شوند. سپس در مرحله دوم هزینه انباشته هر فعالیت به نسبت مقدار مصرف محرکهای هزینه در هر یک از خطوط تولیدمحصول به این خطوط تخصیص داده می شود. این سیستم هزینه یابی می تواند اطلاعات بهتری را برای تصمیم گیریهای استراتژیک مدیریت فراهم آورد و به تشخیص هزینه های بدون ارزش افزوده کمک کند . بنابراین هزینه یابی برمبنای فعالیت، کیفیت تولید وهزینه یابی را بهبود می بخشد. مدیران برای آنکه بتوانند عملکرد شرکتشان را بهبود بخشند نیازمند شناخت چگونگی اثر متقابل بهای تما م شده با دیگر معیارهای عملکرد هستند. این موضوع به کمک تکنیک ارزیابی متوازن حل میشود.
ارزیابی متوازن ?
با توسعه شرکتها بتدریج مدیریت از مالکیت جدا می شود و بحث مسئولیت پاسخگویی به وجود می آید، بدین معنی که مدیران دربرابر مالکان باید پاسخگو باشند . با تمایز مالکان از مدیران و توجه به اینکه مالکان آگاهی کمی از مسائل مالی دارند و به اطلاعات گزارش شده از سوی مدیریت متکی هستند آنان به ارزیابی عملکرد مدیریت نیاز دارند و در این ارزیابی ناچار به استفاده از اندازه گیری می باشند (مثالی در ادبیات مدیریت وجود دارد که اگر کسی نتواند چیزی را اندازه بگیرد نمی تواند آن را اداره کند )، اما اگر این انداز ه گیری تنها متکی بر ارقام و اطلاعات مالی باشد نمی تواند مبنای صحیحی برای قضاوت و تصمیم گیری پدید آور د . یک دلیل این امر این است که مدیران مسئول گزارش ارقام و اطلاعات مالی هستند و ممکن است اطلاعات گزارش شده انعکاسی ازعملکرد واقعی شرکت نباشد.البته اگر مدیران اطلاعات مالی را به طور واقعی و صحیح هم گزارش کرده باشند تنها اتکا به این اطلاعات در ارزیابی عملکرد مدیران کافی نیست . برای درک بیشتر موضوع فرض کنید شرکتی در دو سال متوالی دارای سود یکسانی باشد، اما در سال دوم اقداماتی در جهت جلب بیشتر رضایت مشتریان انجام داده یا اقدام به برگزاری دوره های آموزشی جهت افزایش مهارت و تخصص کارکنان کرده است . افزایش رضایت مشتریان نشانه فروش بیشتر و به دنبال آن کسب سود بیشتر درآینده است و از طرف دیگرافزایش مهارت و تخصص کارکنان موجب افزایش کارایی و بهر ه وری خواهد شد . اما اگر بخواهیم تنها از بُعد مالی عملکرد شرکت را اندازه بگیریم شرکت در هر دو دوره عملکرد یکسانی داشته ولی واقعیت این است که شرکت در سال دوم عملکرد بهتری داشته است.
ارزیابی متوازن، عملکرد سازمان را از چهار دیدگاه کلیدی اندازه گیری می کند:
1) مالی
2) مشتری
3) رویه های داخلی شرکت
?) آموزش و رشد
هر دیدگاه دو تا پنج معیار خواهد داشت که این معیارها باید بعد از استقرار استراتژی تنظیم شوند .بنابراین ارزیابی متوازن، عملکردسازمان را هم از بعد مالی و هم از بعد غیرمالی اندازه گیری می کند.
ارزیابی متوازن به وسیله? کاپلان و نورتون به منظور تبدیل چشم انداز ? و استراتژ ی 7 به هدفها 8 ارائه شد . استراتژی، چگونگی انطباق ظرفیتهای یک سازمان با فرصتهای موجود در بازار به منظور تحقق بخشیدن به هدفهای کل سازمان را تبیین میکند.
بنابراین مقصود از اجرای استراتژی، دستیابی به هدفهای از پیش تعیین شده است . ارزیابی متوازن با تمرکز بر روی انداز ه گیری عملکرد و تطابق آن با استراتژی، نقش مهمی را در پیشرفت سازمان ارائه می دهد. این نواوری تفکر بسیاری از مدیران را نسبت به نحوه مدیریت سازمانها تغییر دا د . اکنون آنها استراتژی را با دقت بیشتر و با صراحت ارائه می کنند و سازمان را به عنوان مجموعه ای یکپارچه و متناسب از فعالیتها میدانند واستراتژی را با دستگاه اندازه گیری عملکرد مرتبط می شناسند.
ارزیابی متوازن رویکردی است که با انداز ه گیری واقعی عملکرد (هم از بعد مالی و هم از بعد غیرمالی ) و مقایسه آن با هدفهای ازپیش تعیین شده به ما نشان می دهد تا چه حد استراتژیهای برگزیده شده ما را به سمت هدفهای شرکت گرایش داده است و
استراتژیهای مقدم و در اولویت را برای رسیدن به هدفهای از پیش تعیین شده به ما معرفی م ی کند و حتی چارچوبی را جهت اجرای استراتژیهای سازمان فراهم می آورد. در واقع ارزیابی متوازن ابزار مدیریت جهت دستیابی به هدفهاست . تحقیقات نشان داده است که سازمانهایی که از سیستمهای طراحی شده مناسبی در زمینه اندازه گیری عملکرد استفاده می کنند بهتر می توانندآن را مدیریت کنند لذا احتمال موفقیت بیشتری دارند.
اگر ارزیابی متوازن به درستی اجرا شود چارچوب مدیریتی دقیقی ارائه می دهد که مدیران را در ردیابی عوامل متعددی که برعملکرد تاثیر می گذارند یاری می رساند. برگ نمر ه 9 مجموع ها ی از اطلاعات خا م 10 است که در آن اهداف درازمدت، معیارها،اهداف کوتاهمدت و ابداعات هر یک از دیدگاهها درج شده است و به مدیر در فهم عملکرد کمک می کند. معیارها مدیران را درمتوازن ساختن عملکرد حال و آیند ه یاری می دهند. اندازه گیریهای مالی نوعاً متغیرهای گذشته نگر هستند که عملکرد گذشته مدیر را منعکس می کنند. از سوی دیگر هزینه های آموزش نمونه ای از شاخصهای آیند ه نگر است که بر رضایت مشتری و بقای شرکت تأثیر می گذارد. لذا ارزیابی متوازن با انداز ه گیری عملکرد غیرمالی (رضایت مشتریا ن ) باعث تغییر و بهبود در مدیریت شده ومبنایی برای تصمیم گیری به وجود می آورد. در واقع ارزیابی متوازن چراغ روشنی در هدایت شرکت به سوی سوداوری بیشتر با
همان راه و امکانات قبلی ولی براساس هزینه یابی برمبنای فعالیت و ارائه صحیح هزینه های شرکت است.
نگارش : یونس هاجری مورخه : 12/03/1387
استانداردهای حسابداری
مقدمهای بر استانداردهای حسابداری
فهرست مندرجات | |
شماره بند |
|
1 |
· مبنای تهیه استانداردهای حسابداری |
4 - 2 |
· دامنه کاربرد استانداردهای حسابداری |
5 |
· تهیه و ارائه صورتهای مالی |
6 |
· انحراف از استانداردهای حسابداری |
11 - 7 |
· سایر موارد |
1 . استانداردهای حسابداری بر مبنای مفاهیم نظری گزارشگری مالی تدوین گردیده است. مفاهیم نظری مزبور توسط کمیته تدوین استانداردهای حسابداری با هدف تدوین استانداردهای حسابداری هماهنگ تهیه و به پیوست این مجموعه ارائه شده است.
دامنه کاربرد استانداردهای حسابداری
2 . دامنه کاربرد استانداردهای حسابداری، صورتهای مالی با مقاصد عمومی (که از این به بعد صورتهای مالی نامیده میشود) است که به منظور ارائه اطلاعات مفید در مورد وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری جهت تصمیمگیری استفادهکنندگان تهیه میشود.
3 . استانداردهای حسابداری در مورد صورتهای مالی کلیه واحدهای تجاری (انتفاعی) اعم از این که در بخش خصوصی یا عمومی فعالیت کند، کاربرد دارد. اگرچه این استانداردها معطوف به واحدهایی است که با هدف کسب سود فعالیت میکنند اما عمدتاً در مورد واحدهای غیرانتفاعی نیز با اعمال تعدیلات لازم کاربرد دارد.
4 . واحدهای تجاری خارج از کشور که مالکیت آنها متعلق به واحدهای تجاری ایرانی است در صورتیکه در تهیه و ارائه صورتهای مالی خود تابع مقررات و استانداردهای حسابداری محلی باشند، ملزم به رعایت الزامات استانداردهای حسابداری ایران نیستند. با این حال در مواردی که واحد تجاری، واحد فرعی یک واحد سرمایهگذار ایرانی باشد، تهیه صورتهای مالی واحد فرعی براساس استانداردهای حسابداری ایران نیز جهت استفاده در تهیه صورتهای مالی تلفیقی ضروری است.
5 . مسئولیت تهیه و ارائه صورتهای مالی به عهده مدیریت واحد تجاری است. مدیریت واحد تجاری موظف به تهیه و ارائه صورتهای مالی بهگونهای است که تصویری مطلوب از وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری ارائه کند. مدیریت واحد تجاری ممکن است صورتها و گزارشهای دیگری را جهت استفاده داخلی به روشهای مختلف که معطوف به اهداف مدیریت داخلی است، تهیه کند. هرگاه صورتهای مالی جهت ارائه به دیگر استفادهکنندگان (سهامداران، بستانکاران، دولت، کارکنان و غیره) تهیه شود، رعایت استانداردهای حسابداری در تهیه و ارائه آن الزامی است.
6 . تقریباً در تمام شرایط، رعایت استانداردهای حسابداری منجر به ارائه اطلاعات مفید جهت تصمیمگیری استفادهکنندگان و در نتیجه ارائه تصویر مطلوب توسط صورتهای مالی میشود. با این حال، ممکن است در مواردی نادر، اعمال یک استاندارد، صورتهای مالی را از هدف اصلی یعنی ارائه تصویر مطلوب باز دارد. در چنین مواردی باید روشهای تعدیل شده یا جایگزین را با توجه به معیارهایارائهشدهدراستانداردحسابداریشماره1باعنوان نحوه ارائه صورتهای مالی انتخاب و بکار گرفت.
7 . نظر به اینکه رویههای حسابداری مالی در پاسخ به نیازهای متغیر تجاری و اقتصادی و در راستای ارائه تصویر مطلوب، دستخوش تغییر و تحول میشود، بنابراین استانداردهای حسابداری بهمنظور بهبود کیفیت و در پرتو نیازها و تحولات جدید تجدیدنظر یا استاندارد حسابداری جدیدی تدوین و منتشر خواهد شد.
8 . در مورد موضوعاتی که استاندارد حسابداری مربوط به آن صادر نشده است، صورتهای مالی باید برمبنای یکی از رویههای متداول حسابداری تهیه و ارائه گردد که با معیارهای کلی ارائه شده در مفاهیم نظری گزارشگری مالی نزدیکترین انطباق را دارد و فراهمکننده تصویر مطلوبی از وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری است.
9 . در مواردی که قوانین آمره، رویههای مشخصی جهت نحوه عمل حسابداری موضوعات خاص، مقرر نموده است، در تدوین استانداردهای حسابداری مربوط، تمهیدات مناسب جهت اعمال این موارد با توجه به مبانی مندرج در مفاهیم نظری گزارشگری مالی به عمل آمده است.
10 . مطالبی که در هر استاندارد حسابداری با حروف پر رنگ مشخص شده است الزامات استاندارد را تشکیل میدهد. این الزامات باید با توجه به سایر مطالب مندرج در استاندارد که جنبه توضیحی، تکمیلی و پشتیبان دارد مطالعه، تفسیر و بکار گرفته شود.
11 . از آنجا که شرط اولیه مفید بودن اطلاعات ارائه شده در صورتهای مالی اهمیت آنهاست، لذا الزامات استانداردهای حسابداری در موارد کم اهمیت کاربرد ندارد.
در درس قبلی با صورتهای مالی به عنوان محصول نهایی چرخه حسابداری آشنا شدید در این درس میخوام براتون بگم چه کسایی از این محصول استفاده کرده و سود میبرن .
به صورت کلی تمام کسانی که از صورتهای مالی استفاده می کنند را می توان به شکل زیر طبقه بندی نمود :
تک تک افراد برای محاسبـه حقوقی که دریافت می کننـد ، برای سرمایه گذاری در شـرکتها این اطلاعات به آنها کمک شایانی میکنه.
اصولاً مدیران برای ارزیابی واحد خود ، برای تصمیم گیری در جهت گسترش یا کاهش فعالیتــــهای یک قسمت ، برای تعیین میزان پولی که می خواهندتامین مالی کنند و غیره اطلاعات حسابداری راهنمای آنها خواهد بود.
حتماً می دونید که وجه نقد لازم برای شروع فعالیت شرکت را سرمایه گذاران تامین می کنند بنابراین این دسته افراد برای اینکه بتوانند با اطمینان بیشتری سرمایه گذاری خود را انجام بدهند با این اطلاعات سرو کار دارند .
بورس واوراق بهادار برای تدوین مقررات حاکم بر بازار ، واحد تجاری را ملزم به افشای اطلاعات مالی میکنه .
همانطور که میدونید مالیات بر اساس اطلاعات مالی ارائه شده شرکتها وضع می شود .
کارکنان و اتحادیه های کارگری برای محاسبه حقوق و پاداش خود،حتی انجمن های حمایت از مصرف کنندگان نیز از این اطلاعات استفاده می کنند .
هر چند که استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری اقشار مختلف مردم می باشند ولی کلاً می توان آنها را به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و استفاده کنندگان خارجی عمده تقسیم بندی کرد که خود این موضوع هم مبنای تقسیم بندی حسابداری به دو رشته حسابداری مالی و حسابداری مدیریت می باشد .
آموزش مقدماتی حسابداری 2 |